عنوان سری مقالات جدیدی است که در این هفته به آن می پردازیم. این 6 اشتباه در بین ما زنان چنان رایج است، که به جرات می توانم بگویم بیش از نیمی از این اشتباهات را اغلب ما زنان انجام داده ایم و یا در حال انجام هستیم.
١- زنان در حق مردان مادری کرده و با آنان به مانند بچه رفتار می کنند.
۲- زنان خود و ارزش هایشان را زیر پا گذاشته و در مقایسه با مردها، خودشان را در مقام دوم قرار می دهند.
٣- زن ها عاشق قدرت های یک مرد می شوند.
۴- استعدادها و توانایی های خود را دست کم گرفته و یا گاهی اوقات آن را مخفی می کنند.
۵- زنان از موضع ضعف برخورد می کنند.
۶- زنان هنگامی که نیازهایشان را از مردها مطالبه می کنند، به مانند دختر بچه ها رفتار می کنند.
آیا هرگز چنین مواردی را به همسرتان گفته اید؟
– «عزیزم کیف پولت را فراموش نکنی.»
-«موقع برگشتن فراموش نکنی لباس ها را از خشکشویی بگیری.»
– «قبض برق را پرداختی؟»
– «می دانی مخزن سوخت تقریبا دیگر تمام شده؟»
– «چند بار باید گفت این حوله های خیس را روی زمین نینداز»
-« اگر با این لباس نازک بیرون بروی، حتما سرما می خوری.»
چنان چه شما نیز مانند من مرتکب این اشتباهات شده باشید، احتمالا پس از خواندن این جملات احساس گناه می کنید. اشتباه شماره ی یک، یکی از معمول ترین و مخرب ترین عادات ارتباطی با مردها است. به گونه ای با آنان رفتار می کنیم، گویی کودکی بیش نیستند و این طور فرض می کنیم که ناتوان هستند و نمی توانند از خودشان مراقبت کنند و نیاز دارند که ما زندگیشان را بگردانیم.
بعد از مدتی احساس می کنید مادر او هستید نه همسر او. او هم همیشه مثل یک بچه کوچک رفتار می کند. و از شما انتظار دارد به جای او فکر کنید، دنبالش راه بیفتید و لباس هایش را جمع کنید و در واقع مسئولیت همه امور با شماست. برای همین هم او مدام تنبل و تنبل تر می شود و در عوض شما عصبانی و عصبانی تر.
از انجام دادن کارهایی که همسرتان می تواند خودش انجام دهند. پرهیز کنید. وقتی همسرتان می پرسند کلیدهایم کجاست؟ به او بگویید: نمی دانم. اجازه دهید. خودش دنبال آن ها بگردد. هنگامی که لباس هایش را روی زمین می اندازد. آن ها را برایش جمع نکنید. اگر وقت دکتر، پرداخت چک و صورت حساب و… دارد به او یادآوری نکنید.
مدتی طول خواهد کشید تا کارهایی را که سال ها برای خودش انجام نداده انجام بدهد. اما به آن عادت می کند.
تصور کنید ساعت ها وقت صرف تهیه ی شام مورد علاقه همسر خود کرده اید و می خواهید میز را بچینید. ناگهان متوجه می شوید یکی از تکه های ماهی بزرگتر از بقیه است. با این فرض که شما و همسرتان از اشتهای یکسانی برخوردار هستید، چه کار خواهید کرد آیا قطعه ی بزرگ تر را به او خواهید داد، یا آن را برای خودتان نگه خواهيد داشت؟ اغلب زنان قطعه ی بزرگتر را به مردشان می دهند. چرا که طبق عادت. اول بهترین قسمت غذا را به او داده و سپس خود را در مرتبه ی دوم قرار می دهند. چنان چه قطعه بزرگتر را خودشان بردارند. احساس گناه خواهند کرد.
اشتباه شماره ی دو به آن دسته از زنانی مربوط می شود که خود را در مقایسه با مردان زندگیشان در مقام دوم اهمیت قرار می دهند. چگونه این کار را می کنیم؟
بسیاری از ما علاقه های خودمان را زیر پا گذاشته، تنها به این دلیل که برای مرد زندگیمان چندان خوشایند نیستند. ممکن است خودمان متوجه نشویم که تا چه اندازه دلخوشی هایمان را زیر پا می گذاریم و خود را متقاعد می کنیم که این علایق چندان برایمان مهم نیستند، اما در حقیقت این طور نیست. بیاد بیاورید چقدر از فعالیت هایی نظیر ورزش، مدیتیشن، دوچرخه سواری، آرایشگری و… لذت می بردید و الان به خاطر مرد زندگیتان آن ها را کنار گذاشته اید.
به چه دلیل بسیاری از مردان سعی می کنند شما را از کسانی که دوستشان دارید جدا کنند؟ مردانی که از درون احساس ناامنی زیاد دارند. سعی می کنند شما را از سیستم های حمایتیتان دور نمایند. بعضی از مردها نیاز دارند احساس کنند که کنترل کامل نامزد یا همسر خود را در دست دارند. اما آن ها از این که خودشان کنترل شوند، می ترسند، یکی از تاکتیک هایی که آنان جهت اعمال نفوذ و سلطه بر روی شما به کار می برند این است که شما را از اطرافیان و تکیه گاه هایتان نظیر: خانواده، دوستان، درمانگرها و غیره دور می کنند. این کار دو نتیجه ی زیر را در بر خواهد داشت
الف – وابستگی شما به آن مرد بیشتر از گذشته شده، چرا که از منابع دیگر حمایت کمتری دریافت می کنید
ب- شما منزوی و گوشه گیر شده و رابطه کمتری با دیگران برقرار می نمایید و بدین ترتیب از دید افرادی که دوستتان دارند. دور خواهید ماند.
یکی از معمول ترین راه هایی که ارزش خود را زیر پا گذاشته و خود را در درجه ی دوم اهمیت قرار می دهید، این است که به هر رنگی که نامزد یا همسرتان می خواهد، در می آیید. من این را از لحاظ احساسی بوقلمون صفت بودن می نامم زن های بوقلمون صفت به راحتی خود، قیافه و یا حتی رفتار و عقایدشان را طبق تصویر ذهنی نامزد یا همسرشان در مورد زن ایده آل در می آورند و پیش خودشان می گویند: اگر این کار را بکنم زن رویاهای او خواهم بود. بنابراین با این فکر پیش رفته و بر طبق تصویری از آن چه دیگران دوست داشتنی می دانند، خودشان را شکل می دهند.
غالبا شاهد بودم که بعضی از زن ها به روش های کاملا افراطی مرتکب چنین اشتباهی می شوند. تا جایی که خود را تحت عمل های جراحی دردناک قرار می دهند، تنها به این خاطر که مرد مورد علاقه شان آن ها را با قیافه ی دیگری می پسندد.
همسری را در نظر بگیرید که به خاطر حمایت از شوهرش از ادامه ی تحصیل در دانشگاه انصراف می دهد. خودش بعدا در می یابد که چگونه از رویای خود عقب مانده است و آن را به کلی فراموش کرده است.
هزاران سال است مردها آموزش دیده اند که زنان را موجوداتی در رده ی دوم ببینند. بالاخره ما در دنیایی زندگی می کنیم که در بسیاری از کشورها هنوز به هنگام راه رفتن در خیابان به علامت احترام و زیر دست بودن، پشت سر شوهرشان راه می روند. آیا عجیب نیست که برخی از مردان انتظار دارند که زنان خودشان را قربانی آن ها کنند؟
بسیاری از ما شاهد بوده ایم که مادرها و مادربزرگ هایمان استعداد، علایق، رویاها و شغل های خود را به منظور حمایت از پدران و پدر بزرگانمان فدا کرده اند. در نتیجه ما نیز یاد گرفتیم که به خود اهمیت دادن، فعلی خود خواهانه است. به عوض آن که تلاش کنیم تا رویاهای خود را به حقیقت برسانیم.
ممکن است مردتان شما را بیشتر دوست داشته باشد و ممکن است برعکس، چنین نباشد. اما موردی که حتما اتفاق خواهد افتاد این است که وقتی شخصیت خودتان را برای این که بیشتر دوست داشته شوید زیر پا می گذارید. نتیجه این خواهد شد که خودتان را کمتر دوست خواهید داشت. هر گاه یکی از علایق، دوستان و یا رویاهای خود را به امید جلب توجه و دریافت محبت و عشق مردی زیر پا می گذارید، بخشی از وجود و شخصیت خود را از دست می دهید. هرچه بیشتر فدا کنید، کمتر از شما چیزی به جا می ماند. تا جایی که یک روز هوشیار می شوید که احساس می کنید از درون تهی شده اید و چیزی از وجود واقعیتان بجا نمانده است و تمامی آن چه که بودید را دور انداخته اید تا شخص دیگری باشید.
پس شخصی که می خواهد دوست داشتنی تر باشد، در این فرآیند، زنانگی و موجودیت اصلی خود را از دست میدهد نشان این از دست دادن خود، در اکثر موارد با خشم و افسردگی توام خواهد بود؛ به طوری که انزجار زیادی را نسبت به خود و آن چه که مرتکب شده اید، احساس خواهید کرد و متعاقب آن احترام شخصی و اعتماد به نفستان را نیز به کلی از دست خواهید داد و نسبت به مردی که به خاطر او همه ی این کارها را کرده اید نیز انزجار و عصبانیت زیادی در خود احساس خواهید نمود. مهم تر از همه، این که ممکن است در مقابل این همه فداکاری که کرده اید، آن چنان که شما می خواستید دوستتان نداشته باشند.
برای خواندن ادامه مقاله اینجا کلیک کنید.
کتاب “راهنمایی هایی درباره مردان”
نویسنده : باربارا دی آنجلیس
مترجم: هادی ابراهیمی